خلاصه داستان: هنگامی که یک سرباز سابق که طلا را در بیابان لاپلند کشف می کند، سعی می کند غارت را به شهر ببرد، سربازان نازی به رهبری یک افسر وحشی اس اس با او می جنگند.
خلاصه داستان: در حین تور در افغانستان، هلی کوپتر سام سرنگون می شود و فرض بر این است که او کشته شده است. در بازگشت به خانه، این برادر بداخلاق اوست که از خانواده مراقبت می کند. سام برمی گردد، اما با مقدار زیادی چمدان.
خلاصه داستان: یک مدیر موسیقی که از شانس او خوشش می آید، در حالی که در یک تور موسیقی در افغانستان است، دختر نوجوانی را با صدایی خارق العاده کشف می کند و او را به کابل می برد تا در برنامه تلویزیونی محبوب، ستاره افغان، شرکت کند.
خلاصه داستان: داستان ماری-لور، یک نوجوان نابینای فرانسوی، و ورنر، یک سرباز آلمانی است که مسیرهایشان در فرانسه اشغالی به هم می خورد، زیرا هر دو تلاش می کنند از ویرانی های جنگ جهانی دوم جان سالم به در ببرند.
خلاصه داستان: در میان آب و هوای جنگ، پسر نوجوانی که خود را کشف میکند، مورد عشق مالنا، زنی نفسانی قرار میگیرد که در یک شهر کوچک و باریکاندیش ایتالیا زندگی میکند.
خلاصه داستان: در سال 1974، پس از سالها جنگ آزادیبخش، پرتغالیها و فرزندانشان از مستعمره آنگولا گریختند، جایی که گروههای طرفدار استقلال به تدریج قلمرو خود را پس گرفتند.
خلاصه داستان: یک رئیس ارشد نیروی دریایی SEAL که به ضرب گلوله کشته شده است باید یک کودک را از طریق دستکش شورشیان متخاصم طالبان به امن راهنمایی کند و از بیابان وحشی افغانستان جان سالم به در ببرد.